اینجا بلاگی روشن است!

 

اینجا خانه­ی بی‌خبری­ست، برای آنان که خبر دارند...

اینجا جایی­ست برای گفتن و نگفتن...

اینجا خانه­ی عشق است برای آنان که عاشق نشده­اند...

اینجا پنجره­ی نیمه بازی است به...

اینجا

      خود

            پنجره­ی نیمه باز

                                  است!

 

 

با عرض احترام به گزیده سازان و گزیده پردازانی* که دوستشان می دارم. و با تشکر از شایان عزیز که در ایجاد وبلاگ زحمات یوسفی کشید، و با احترام به الهام که استامینوفن بخش بود. ( این جمله‌های آخر یه جوری شد انگار!)

*فکر کنم همان مینی‌مالیست‌های عزیز!

 
نظرات 2 + ارسال نظر
آزاده شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 21:22

چه گریزیست زمن؟
چه شتابیست به راه؟
به چه خواهی بردن
در شبی اینهمه تاریک پناه؟

مرمرین پله ی آن غرفه ی عاج!
ای دریغا که زما بس دور است
لحظه ها را دریاب
چشم فردا کور است

سلام مهدی جان با هزار زحمت وبلاگتو پیدا کردم موفق باشی...

یوسفی شایان عزیز! سه‌شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 01:40

خواهش می کنم هیچ کاری نکردم واست دوست عزیز گزیده ساز! موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد