...Concerto for two Mandolins

 

جرأت مردن که نداشته باشی، زندگی هم نمی‌توانی بکنی!

 

چهارچوب اااا

 

آوایی می‌شنوم و به فراموشی گزاره‌ها می‌نشینم.

 

 

Blue

 

خیلی دلم گرفته از خیلی‌ها...

 

...Now you΄r looking for me, or anyone like me

 

بستی در دستم است،

که گاه بر انگشتانت بود

و تو می‌دانی و من!

هدیه‌ای که ندادی و لبخند زدم،

چون یافتم‌اش...

 

 

سوء توهّم!

 

داخلی/خارجی _ روز _ صندلی عقب تاکسی

 

دختر و پسری را می­بینیم که در حال گفتگو هستند:

 

پسر: بعضی­ از دوستان شما انتقام تنگیکش شورت­شونو هم می­خوان از مردا بگیرن!

دختر: وقتی خوابت بگیره، چیزای دور و برت بخار می­شن می­رن هوا...

پسر: آدم­های بزرگ تاریخ کیا بودن؟ اونایی که آدم­های بزرگی بودن، یا اونایی که آدم­های بزرگ­رو شناختن و معرفی کردن؟

دختر: اول با دوست من دوست شد، بعد با خواهرش، بعد با دوست خواهرش، بعد با یه دوست دیگه...، آخرش گفت که پیداش کردم!

پسر: با هم مسابقه گذاشتن. شرط بستن که هر کی باخت، هرجوری شده طرف مقابل­رو تو یه روز به هفت بار ارگاسم برسونه...!

  

!Could be the biggest mistake, that a man can make

 

از این طرف مشکل اون اینه که دنبال یه قهرمان می­گرده...

­از اون طرف می­خواد به سادگی اشکال­هاشو بپذیره و فکر کنه بهتر از این نمی­شه...!

 

از این طرف مشکل اون اینه که می­خواد به یکی بگه قهرمان نیستم...

از اون طرف نمی­خواد درگیر مشکل­های اون بشه و مشغول خواسته­های خودشه...!

 

 

پ.ن: خیلی هم پیچیده نیست، مشکل ضمیر در زبان است!

 

۵ره ۵/۰ وا

 

هرجوری حساب می‌کنم، می‌بینم، نمی‌تونه دلت برام تنگ نشده باشه!