خانه عناوین مطالب تماس با من

« پنجره‌ی نیمه باز »

« پنجره‌ی نیمه باز »

پیوندها

  • به شاهزاده‌ی رویاهایش
  • که...میثم یوسفی
  • گفته‌های آرش افشار دات کام
  • روزهای دکتر
  • جهان او (کاشی اصفهانی نما)
  • کایه در آونه. نه...
  • تجربیات پرتو...پلا
  • زمزمه‌های مزدک علی
  • دیوار امید آزاد مجابی
  • آدمبرشته!
  • مزدک بود

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • ۲۰۷
  • چیز
  • Wonderland in Alice
  • زمان گذشته‌ی با حال
  • زمان حال
  • زمان پذیرایی
  • از نو
  • هپروت دلگشا
  • فلسفه‌ی ناافلاطونی
  • دزدان مادر بزرگ
  • Goh my odd
  • Icecreem
  • Fallen Art
  • psychoOralize
  • SyNeCdOcHe

بایگانی

  • اسفند 1389 1
  • مهر 1389 1
  • مرداد 1389 1
  • تیر 1389 1
  • خرداد 1389 1
  • اردیبهشت 1389 1
  • فروردین 1389 2
  • اسفند 1388 1
  • دی 1388 2
  • شهریور 1388 1
  • مرداد 1388 1
  • تیر 1388 1
  • اردیبهشت 1388 1
  • فروردین 1388 6
  • اسفند 1387 2
  • بهمن 1387 4
  • دی 1387 3
  • آذر 1387 2
  • آبان 1387 4
  • مهر 1387 4
  • شهریور 1387 4
  • مرداد 1387 3
  • تیر 1387 2
  • اردیبهشت 1387 2
  • فروردین 1387 3
  • اسفند 1386 4
  • بهمن 1386 3
  • دی 1386 4
  • آذر 1386 5
  • آبان 1386 10
  • مهر 1386 11
  • شهریور 1386 7

آمار : 61378 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • ?!Fucking or listening to music چهارشنبه 4 مهر‌ماه سال 1386 01:01
    مهم است برای که می­نویسی؛ برای خودت؟ برای کسی که دوست­اش می­داری؟ برای آدم­هایی که نمی­دانی کی هستند؟ برای همان نمی­دانی کی هستندهایی که دیگران برایشان نوشته­اند؟ برای کسانی که می­دانی کی هستند ولی آدم­های مختلفی هستند؟... مهم است برای که می­نویسی؛ چند نفر-اند؟ مردهستند، یا زن؟...
  • Angler Angel شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1386 00:54
    من باختم و بزرگ شدم!
  • i!-ii-!! سه‌شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1386 21:00
    من می­دونم ماهی تو آبه، می­دونم باید با قلاب بگیرمش... من می­دونم برای پرواز به یه وسیله نیاز دارم... من می­دونم وقتی یکی باهام حرف می­زنه باید باهاش حرف بزنم... من می­دونم وقتی یه موجود خطرناک بهم حمله می­کنه باید فرار کنم... فقط تو به من بگو اینا کی واقعیت دارن!؟
  • ! Manual SeXual DeLUsiOn دوشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1386 20:49
    می­گم بیا حرف بزنیم...، بعد دوباره هی بگیم: "چه خبر؟"...، بعد دوباره حوصلمون سر بره...، بعد دوباره یه ساعت سر خداحافظی کش و قوس بیایم...!
  • توتم و تابو! چهارشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1386 22:36
    ـ تو تمساحی، چنین اشک مریز! ـ تا بوده همین بوده...
  • ???HERE AND NOW سه‌شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1386 22:27
    چندبار حاج­آقا گفته: « وکیلم؟ » چندبار خواستی و نگفتی: « نه حاج­آقا، من راضی نیستم! »
  • پی‌‌نوشت یکشنبه 18 شهریور‌ماه سال 1386 22:12
    پنجره‌ای نیمه باز­تر از این سراغ ندارید؟
  • اینجا بلاگی روشن است! جمعه 16 شهریور‌ماه سال 1386 20:14
    اینجا خانه­ی بی‌خبری­ست، برای آنان که خبر دارند... اینجا جایی­ست برای گفتن و نگفتن... ا ینجا خانه­ی عشق است برای آنان که عاشق نشده­اند... اینجا پنجره­ی نیمه بازی است به... اینجا خود پنجره­ی نیمه باز است! با عرض احترام به گزیده سازان و گزیده پردازانی* که دوستشان می دارم. و با تشکر از شایان عزیز که در ایجاد وبلاگ زحمات...
  • 98
  • 1
  • 2
  • 3
  • صفحه 4