پنج، پنجه، پنجره...

 

پنج قطره اشک از آن من

پنج گوهر گران برای تو

پنج زخم تازه مال من

پنج سکه زر، نشان تو

پنج سال بی‌درنگ مال ما

پنج فصل بی‌فروغ جای تو

پنج راز، پنج ساز مال من

 پنج... پنج شاخه گل نثار تو

 

آوار... آواره...

 

یک ماه گذشت...

عزیزم دست بجنبون، طبیعت منتظره!

 

Lead to day

 

پسرک بیچاره، همراهش خاموشه!